نظرات ارزشمند محققان و اندیشمندان بزرگ درباره اختلالات اضطرابی و حملات پانیک

اختلال اضطرابی و حمله پانیک

اختلال اضطرابی و حمله پانیک ، بسیاری از محققان ارزشمند روی اضطراب و حملات اضطرابی و پانیک اتک فعالیت کرده‌اند و نظریه‌های مهمی داده‌اند. 

از مهم‌ترین آنها :

✴️زیگموند فروید

پدر روانکاوی که اضطراب را به عنوان نشانه‌ای از تعارضات ناخودآگاه تفسیر کرد و نظریه‌هایی درباره‌ی اضطراب اولیه و مکانیسم های دفاعی روانی ارائه داد.
✴️آرون بک

یکی از بنیان‌گذاران درمان شناختی-رفتاری (CBT) که نقش تفکرات منفی و تحریف‌شده را در افسردگی و اضطراب و پانیک بررسی کرده است.
✴️کارل راجرز

روان‌شناس انسان‌گرا که اضطراب را نتیجه‌ی عدم تشابه و تعادل بین خود واقعی و خود ایده‌آل می‌دانست.
✴️آلبرت الیس

بنیان‌گذار درمان منطقی-عاطفی-رفتاری (REBT) که معتقد بود باورهای غیرمنطقی موجب تولید اضطراب و اختلالات هیجانی می‌شوند.
✴️دیوید بارلو

محقق و روان‌شناس برجسته‌ای که تحقیقات گسترده‌ای در مورد اختلالات اضطرابی و پانیک داشته و رویکردهای موثری برای درمان آن‌ها توضیح داده است.
✴️هانس سلیه

بنیان‌گذار نظریه استرس که نظریه‌ای جامع در مورد واکنش‌های بدن و نمود استرس و اضطراب ارائه داد.
✴️جفری گری

روان‌شناس عصب‌شناختی که مدل‌های بیولوژیکی اضطراب و سیستم‌های مغزی مرتبط با مدلهای بیولوژیکی را بررسی کرده است.

زیگموند فروید، به عنوان بنیان‌گذار روانکاوی، اضطراب و وحشت (پانیک) را یکی از مسائل مهم در روان‌شناسی می‌نامید.

او اعتقاد داشت که اضطراب، ریشه در تعارضات ناخودآگاه دارد. فروید به سه دسته اصلی اضطراب اشاره کرد

و نظریاتش را بر اساس تعارضات میان نیروهای ناخودآگاه، نهاد (id)، خود (ego) و فرامن (superego) بنیان کرد.

دسته اول اضطراب اولیه یا “اضطراب واقعی” (Realistic Anxiety)

این نوع اضطراب مربوط به ترس‌های واقعی است که در پاسخ به تهدیدهای خارجی و واقعی تجربه می‌شوند.

فروید آن را اضطراب “واقعی” می‌نامید و معتقد بود که این نوع اضطراب در نتیجه‌ی شرایط واقعی محیطی به وجود می‌آید.

مثلا
تجسم کنید شخصی در خیابان شلوغی راه می‌رود و به طور ناگهانی ماشینی با سرعت به او نزدیک می‌شود.

اضطراب ناشی از این موقعیت، نوعی اضطراب واقعی است.

دسته دوم اضطراب روان‌نژندی یا “اضطراب نوروتیک” (Neurotic Anxiety)

این نوع اضطراب مربوط به ترس‌های ناخودآگاه و درونی است و از تعارض بین نهاد (id) و خود (ego) نشأت می‌گیرد.

در این حالت، شخص دچار اضطراب و نگرانی هایی و ترس‌هایی می‌شود که ریشه در تمایلات سرکوب‌شده و نیروهای ناخودآگاه دارد.

مثلا
فردی به دلیل ترس از نشان دادن خشم خود به دیگران، دچار اضطراب شدیدی شود.

این اضطراب به دلیل ناتوانی فرد در پذیرش یا بیان این احساسات ناخودآگاه ایجاد می‌شود.
که فروخورده و ابراز درست آن را نمیدانسته

اختلال اضطرابی و حمله پانیک

دسته سوم اضطراب اخلاقی” (Moral Anxiety)

این نوع اضطراب در نتیجه تعارض بین خود (ego) و فرامن (superego) ایجاد می‌شود. فرامن نمایانگر اصول اخلاقی و ارزش‌های جامعه است

و وقتی فرد به صورت ناخودآگاه دچار تعارض با این ارزش‌ها و اصول اخلاقی می‌شود، اضطراب اخلاقی تجربه می‌کند.

مثلا
کسی که به شدت مذهبی است و از فکر کردن به برخی ایده‌ها یا خواسته‌های غیرمذهبی دچار عذاب وجدان می‌شود،

به دلیل تعارض بین فرامن و خواسته‌های غریزی دچار اضطراب اخلاقی می‌شود.

دسته چهارم مکانیسم‌های دفاعی و نقش آن‌ها در اضطراب

فروید معتقد بود که خود (ego) برای مقابله با اضطراب‌های ناشی از تعارضات درونی، از مکانیسم‌های دفاعی استفاده می‌کند.

این مکانیسم‌ها به افراد کمک می‌کنند تا از اضطراب رهایی یابند، اما اگر این مکانیسم‌ها به صورت افراطی و ناآگاهانه به کار روند، خود می‌توانند منبع اضطراب شوند.

برخی از این مکانیسم‌ها عبارتند از:

🪙سرکوب (Repression)
وقتی انسانی تجربه یا خاطره‌ای ناخوشایند را از ذهن خود بیرون می‌کند.
مثلا
کسی که دوران کودکی سختی را تجربه کرده، ممکن است این خاطرات را سرکوب کند،

اما این سرکوب اگر افراطی باشد ممکن است به شکل اضطراب‌های نامشخص در آینده گاه و بیگاه بروز کند.
🪙انکار (Denial)
در این مکانیسم فرد از پذیرش واقعیت‌های ناخوشایند خودداری می‌کند.
مثلا
انسانی که به شدت دچار اضطراب از بیماری است، ممکن است تمام علائم خود را نادیده بگیرد و این ترس را انکار کند.
تا جاییکه کار از کار بگذرد.
🪙جابه‌جایی (Displacement
در این مکانیسم، شخص احساسات خود را به شخص یا شیء دیگری منتقل می‌کند.
مثلا
شخصی که از رئیس خود عصبی است، این احساس را به اعضای خانواده یا دوستان خود منتقل کرده و با آن‌ها خشونت می‌کند.

🪙نظریه فروید درباره اختلال اضطرابی و حمله پانیک

فروید به طور خاص به حملات پانیک نیز پرداخته و آن‌ها را به عنوان حالتی از اضطراب شدید در نظر گرفته
که در آن تعارضات ناخودآگاه به سطح آگاهی می‌رسند. در حملات پانیک، افراد ممکن است به دلیل تهدیدات درونی و سرکوب‌شده،

به صورت ناگهانی دچار وحشت ، لرزش و علائم جسمانی شدید شوند.

فروید معتقد بود که این حملات می‌توانند نتیجه ناتوانی در سرکوب موفقیت‌آمیز امیال و تمایلات ناخودآگاه باشند.
که دیگر مکانیسم های دفاعی قدرت
پوشاندن آنها را نداشته و بلاخره از وجود فرد بیرون زده
مثلا
کسی که در دوران کودکی تجربه تلخ و ترسناکی داشته و این خاطره را سرکوب و پنهان کرده،

ممکن است به دلایل ظاهراً بی‌ربط و در شرایط معمولی استرس‌زا دچار حمله پانیک شود که تناسبی با موقعیت نداشته است .

 اضطراب به عنوان “سیگنال خطر”

فروید نظریه‌ای داشت که اضطراب را نوعی سیگنال خطر می‌دانست که به فرد هشدار می‌دهد در حال ورود به موقعیت‌های ناخوشایند است.

به این ترتیب، اضطراب به فرد کمک می‌کند تا از تعارضات درونی دوری کند. با این حال، اگر این سیگنال‌ها بیش از حد قوی باشند،

خود تبدیل به منبعی برای اختلالات اضطرابی می‌شوند.

مثال: فردی که از ورود به روابط جدید به شدت می‌ترسد، ممکن است اضطراب شدیدی را تجربه کند

که به او هشدار می‌دهد وارد این رابطه نشود، حتی اگر هیچ تهدید واقعی‌ای وجود نداشته باشد.

مفهوم اضطراب اولیه در روان‌شناسی کودک

فروید معتقد بود که اضطراب اولین تجربه‌ی عاطفی است که کودک در برابر جدایی از مادر تجربه می‌کند.

او این حالت را اضطراب اولیه می‌نامید و باور داشت که این اضطراب در نوزادی پایه‌های اضطراب‌های بعدی را می‌سازد.

مثال: کودکی که برای اولین بار از مادرش جدا می‌شود، دچار اضطراب می‌شود. این تجربه می‌تواند پایه‌گذار اضطراب‌های دیگر در آینده شود.

نظریات فروید، پایه‌های بسیاری از رویکردهای مدرن را در روان‌درمانی اضطراب و اختلالات پانیک شکل داده و تا امروز تأثیرگذار است.

با این حال، روان‌شناسان و روان‌پزشکان به مرور زمان، این نظریات را با یافته‌های جدید علمی تکمیل و اصلاح کرده‌اند.

اختلال اضطرابی و حمله پانیک

اختلال اضطرابی و حمله پانیک کارا راجرز

کارل راجرز، روان‌شناس انسان‌گرا، رویکردی منحصر به فرد به اضطراب و و حمله اضطرابی و و پانیک اتک داشت.

او معتقد بود که اضطراب ناشی از عدم هماهنگی میان “خود واقعی” و “خود ایده‌آل” است. وقتی فرد درک می‌کند که آن‌طور که انتظار دارد،

زندگی نمی‌کند یا به دلایل مختلف نمی‌تواند نیازهای درونی خود را برآورده کند، دچار اضطراب می‌شود. راجرز در این زمینه به تکنیک‌ها و مواردی پرداخت

که به افراد کمک می‌کردند تا با خود واقعی‌شان در ارتباط باشند و کمتر دچار اضطراب و وحشت شوند.

💎عدم هماهنگی یا ناسازگاری (Incongruence)

راجرز بر این باور بود که اضطراب زمانی به وجود می‌آید که “خود واقعی” فرد با “خود ایده‌آل” او ناسازگاری داشته باشد.

خود واقعی شامل تمام احساسات و تجربیات واقعی فرد است، در حالی که خود ایده‌آل نمایانگر تصویری است که فرد دوست دارد باشد

یا فکر می‌کند باید باشد. وقتی این دو هماهنگی نداشته باشند، فرد احساس ناامنی ،بی قراری و اضطراب می‌کند.

مثلا
کسی می‌خواهد نقاش شود و علاقه زیادی به هنر دارد، اما به دلیل فشارهای خانواده، مجبور به تحصیل در رشته‌ی پزشکی شده است،

دچار اضطراب و حس ناخوشایند ناسازگاری و عدم تناسب می‌شود. این احساس به مرور می‌تواند به اضطراب مزمن یا حتی حملات پانیک منجر شود.

💎تجربه کامل و پذیرش خود (Self-Acceptance)

راجرز بر پذیرش و تجربه کامل “خود” تأکید داشت. او معتقد بود که افراد باید همه جوانب خود، از جمله جنبه‌های منفی یا به ظاهر ناخوشایندو نامناسب ، را بپذیرند

تا اضطراب و وحشت کمتری داشته باشند. پذیرش خود به این معنی است که فرد با خود و احساساتش در آشتی باشد.
‌می‌تواند بعد از پذیرش به ترمیم و بهبودی بپردازد.

مثلا
آنکه نسبت به ظاهر خود احساس خوبی ندارد و دائماً در حال سرزنش و سرکوب خود است، می‌تواند

با پذیرش این که همه نقص‌ها و کاستی‌هایی دارند، این احساسات را بپذیرد و اضطراب خود را کم کند.

این پذیرش و صلح به مرور زمان از اضطراب ناشی از فشارهای کمال‌گرایانه می‌کاهد.

💎ارتباط درمانی و “گوش دادن با همدلی”

راجرز باور داشت که ارتباط درمانی قوی و گوش دادن همدلانه می‌تواند به کاهش اضطراب و حملات پانیک کمک کند.

در درمان به شیوه‌ی راجرز، درمانگر با همدلی کامل و بدون قضاوت به مراجع گوش می‌دهد و او را درک می‌کند.

این تجربه به فرد اجازه می‌دهد احساسات خود را آزادانه بیان کرده و به خود واقعی‌اش مهربانتر و نزدیک‌تر شود.

مثلا
آنکه از اضطراب اجتماعی شدید رنج می‌برد و به دلیل ترس از قضاوت دیگران از جمع‌ها دوری می‌کند،

با داشتن درمانگری که با او همدلانه برخورد کند، احساس می‌کند که نیازی به پنهان‌کردن خود واقعی‌اش ندارد.

این فرآیند به کمرنگ شدن اضطراب اجتماعی و ترس از قضاوت کمک می‌کند.

اختلال اضطرابی و حمله پانیک

💎تجربه کامل لحظه و پذیرش تجربیات درونی (Fully Experiencing the Moment)

راجرز انسانها را به “تجربه کامل لحظه” یا زندگی در لحظه‌ی حال تشویق می‌کرد. او باور داشت که تجربه لحظه به لحظه احساسات و عدم سرکوب آن‌ها باعث می‌شود

فرد در هماهنگی با خود باشد و از اضطراب و وحشت‌های آتی جلوگیری کند.

مثلا
فردی که دچار حملات پانیک می‌شود، ممکن است بتواند با تمرکز بر لحظه ی حال و پذیرش حس‌ها و هیجانهایی که در آن لحظه دارد
(مثل تپش قلب یا احساس تهوع) از شدت وحشت خود بکاهد. این روش به شخص کمک می‌کند

از قضاوت و ترس‌های آتی خودداری کرده و فقط در لحظه ی حال حضور داشته باشد.

 خودشکوفایی و رشد شخصی (Self-Actualization)

راجرز معتقد بود که همه انسان‌ها میل به رشد و تحقق بخشیدن به توانایی‌های خود دارند.

وقتی فرد از خودشکوفایی و رشد بازمانده و نمی‌تواند به ارزش‌ها و توانایی‌های خود بپردازد،

احساس اضطراب و نارضایتی را تجربه می‌کند. درمان راجرزی به افراد کمک می‌کند تا موانع رشد را کنار بگذارند و خود واقعی‌شان را پرورش دهند.

مثال: فردی که همیشه دوست داشته نویسنده شود، اما به دلایل مختلف نتوانسته به این علاقه بپردازد،

در یک محیط درمانی به تدریج تشویق می‌شود که قدم‌هایی کوچک برای رسیدن به این هدف بردارد.

این تلاش برای خودشکوفایی به کاهش اضطراب و افزایش رضایت درونی کمک می‌کند. ( اختلال اضطرابی و حمله پانیک )

 اصالت یا صداقت با خود (Authenticity)

راجرز بر اهمیت اصالت تأکید می‌کرد. او معتقد بود که اصیل بودن و زندگی کردن بر اساس ارزش‌ها و باورهای واقعی خود،

باعث کاهش اضطراب و افزایش احساس رضایت درونی می‌شود. وقتی فرد بتواند به شیوه‌ای صادقانه و طبیعی زندگی کند،

اضطراب ناشی از تظاهر یا انکار نیازها و احساسات درونی کاهش می‌یابد.

مثال: فردی که به دلیل ترس از طرد شدن توسط دوستانش، همواره تلاش می‌کند

تا نظرات و خواسته‌های آن‌ها را برآورده کند، دچار اضطراب و ناامنی می‌شود.

اما اگر بتواند به اصالت خود بازگردد و نیازهای واقعی‌اش را بیان کند، این اضطراب به طور قابل توجهی کاهش می‌یابد.

خودپذیری و پذیرش بدون قید و شرط (Unconditional Positive Regard)

راجرز معتقد بود که همه افراد نیاز به پذیرش بدون قید و شرط دارند. وقتی فرد احساس می‌کند که بدون توجه به شکست‌ها و کاستی‌هایش مورد پذیرش قرار می‌گیرد،

احساس امنیت و آرامش درونی پیدا می‌کند و اضطراب او کاهش می‌یابد.

مثال: پدر و مادری که به کودک خود می‌گویند: «مهم نیست اگر نمره خوبی نیاوری، ما همیشه دوستت داریم و به تو افتخار می‌کنیم»

به کودک این اطمینان را می‌دهند که ارزش او وابسته به موفقیت‌هایش نیست. این پذیرش بدون قید و شرط باعث می‌شود که کودک کمتر دچار اضطراب‌های تحصیلی شود.

جمع‌بندی: اختلال اضطرابی و حمله پانیک

کارل راجرز، با تأکید بر همخوانی با خود واقعی، پذیرش خود، و اهمیت ارتباط همدلانه، راهکارهایی ارائه داد که باعث کاهش اضطراب و پیشگیری از حملات پانیک می‌شوند.

این روش‌ها کمک می‌کنند تا افراد به شکل سالم و متعادل‌تری با خود و جهان پیرامون خود ارتباط برقرار کنند و اضطراب‌های درونی‌شان را کاهش دهند.

 

منیژه حاتمی متخصص ، روانشناس ، هیپنوتراپ ، مدرس ، محقق و در حوزه هیپنوتیزم  و رشد فردی ، جزء برترین درمانگران و رواشناسان است که به مراجعین کمک می کند تا زندگی سالم و خوبی داشته باشند.

اگر دچار هر کدام از موارد فوق هستید همین الان برای دریافت مشاوره خود اقدام کنید کافیه به شماره واتساپ ۰۹۳۶۲۳۸۲۱۱۶ پیام جهت نوبتدهی مشاوره دهید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *