با فکر ناخوشایند چطور برخورد کنیم؟

غلبه بر افکار منفی

غلبه بر افکار منفی و ناخوشایند

شاید کسی هستی که با افکار مزاحم دست و پنجه نرم می‌کنی، این آموزش واسه توئه.

.اگه جزو اون‌هایی هستی که از یه جلسه میای بیرون و نمی‌تونی یه فکر منفی رو از سرت بیرون کنی،

یا هفته پیش با فامیل بیرون بودی و هنوز اون لحظه‌ی ناراحت‌کننده یا عجیب ذهنت رو مشغول کرده،

این قسمت دقیقاً واسه تو ساخته شده. اگه کسی هستی که مدام توی چرخه‌ی افکار منفی گیر می‌افتی باز هم این قسمت مال توئه.

مطالبی که می‌خوانید

روش هفت‌مرحله‌ای بهت یاد میدم

تا واقعاً بتونی افکارت رو کنترل کنی و منفی‌ بافی رو زمین بزنی.
افکار منفی همیشه ظاهر می‌شن. هیچ‌کس روی زمین نیست که هیچ‌وقت فکر منفی نداشته باشه. اما، می‌تونی مطمئن بشی که هیچ فکر منفی‌ای تو رو کنترل نمی‌کنه.

تو می‌تونی این نبرد رو پیروز بشی

غلبه بر افکار منفی و ناخوشایند

🌷مرحله ۱-

اینه که یاد بگیری افکارت رو شناسایی و تأیید کنی. همه‌ی ما روزانه صدها فکر داریم، ولی همیشه با سیستم اون‌ها آشنا نیستیم.

از الگوهاشون مطلع نیستیم. و من می‌خوام باهات یه راهکار رو در میون بذارم که خیلی مهمه:
🥀تو افکارت نیستی.

افکارت فقط مسافرانی هستن که از ذهنت عبور می‌کنن. 🌼تو افکارت نیستی. اون‌ها فقط صدا هستن، نه حقیقت. تو افکارت نیستی. اون‌ها موقتی‌ان،
مشاهدشون کن، ولی نذار تو رو تعریف کنن. اسمشون رو ببر، ولی بهشون قدرت نده.

نگاهشون کن، ولی هویتت رو ازشون نگیر. همین که بشناسیشون،

تسلطشون کم می‌شه. همین که اسمشون رو ببری، شروع می‌کنن به محو شدن.

همین که واضح ببینی‌شون، خودت رو آزاد می‌کنی. افکار منفی، واقعیت نیستند. آگاهی، قدرت توئه. افکار منفی، واقعیت تو نیستند. آگاهی، محافظت توئه.

آگاهی، مسیر تو به سوی آزادی عاطفیه.

این مسیر با آگاهی از افکارمون شروع می‌شه.

آگاه بودن از این‌که کدوم‌ها بیشتر تکرار می‌شن، کدوم‌ها کم‌تر میان. آگاه بودن از اون چیزی که وقتی جلوی آینه می‌ایستی به خودت میگی.

آگاه بودن از حرف‌هایی که وقتی اوضاع خوب نیست به خودت می‌زنی.
راستی حتما جواب بدین
چند نفر از شما سریع‌ترین قاضی برای خودتون هستید، ولی اولین کسی هستید که دیگران رو تشویق می‌کنید؟

جزو اون‌هایی هستید که وقتی اشتباهی می‌کنید، با خودتون خیلی سخت‌گیر می‌شید،

ولی اگه کسی دیگه همون اشتباه رو بکنه، باهاش مهربون و همدلید؟ قول میدم خیلی هامون اینطوریم
🪷درک این الگوها خیلی مهمه، چون باعث آغاز یک 🌗تحول درونیه.

برا همین که این جمله رو تکرار میکنم و ازت می‌خوام با صدای بلند بگی:

🪸من افکارم نیستم.

ما افکارمون نیستیم
اون‌ها فقط ابرهای گذرایی هستن که از آسمون ذهن ما عبور می‌کنن، و علم عصب‌شناسی هم این رو ثابت کرده.
چطوری با اسم گذاشتن روی
حس ها چون ناحیه ی جلوی مغز فعال میشه
و آمیگدال مرکز هیجانات آرومش میگیره
و باعث کم شدن فشار عصبی میشه
به افکار منفی مثل مثل آدمهای وراج و موقع نشناس نگاه کنین آزاردهنده‌ان، حواس‌پرت‌کن، ولی نه دائمی‌ان نه معنا‌دار. فقط کافیه بری و ازش دور بشی .مشکل این نیست که ظاهر می‌شن، مشکل اینه که ما باورشون می‌کنیم.

فقط وقتی توشون غرق میشی که فرم‌هاش رو پر کنی، یا فریب بخوری و بهشون اجازه مزاحمت بدی
ما نمی‌خوایم روی فکر منفی کلیک کنیم. می‌خوایم بذاریم مثل یه ابر یا پاپ‌آپ، بیاد و بره.
🌾داستان زیبای ذن هست درباره دو راهب که آسمون رو نگاه می‌کردن. ابرهای تیره اومدن، یکی از راهب‌ها گفت: «این یه نشونه‌ی بده.» اون یکی فقط گفت: «ابرها میان و میرن.»
ابرها عوض نشدن، فقط واکنش اونا فرق کرد.
افکار تو هم مثل ابرن. ببینشون، اسمشون رو ببر، ولی خودت نشو.
یه تمرین برات دارم، یه عادت کاربردی که می‌خوام امتحانش کنی:

هر وقت متوجه یه فکر بد شدی، مکث کن و در دلت 🫀بگو: «من الان دارم یه فکر منفی درباره‌ی ………. دارم.» فقط با اسم بردن، قدرت اون فکر کم میشه.
بگو: «من الان یه فکر منفی درباره‌ی ……….. دارم.»

اسم (نام) بردن، قدرت فکر رو ضعیف می‌کنه. اسم بردن، چنگش رو شل می‌کنه.
اسم بردن، قدرت رو به تو برمی‌گردونه
چون حالا آگاه شدی.
اقدام اساسی
سه تا هشدار فکری تنظیم کن:
صبح، ظهر، شب.

وقتی هشدار (زنگ)به صدا دراومد، برای ۳۰ ثانیه مکث کن و ذهنت رو اسکن (جستجو)کن و هر الگوی فکری منفی‌ای رو که دیدی یادداشت کن.
وقتی الگوها رو شناختی، قدرت پیدا می‌کنی.
چون حالا وقتی اون الگو ظاهر میشه، می‌تونی بری سراغ مرحله‌ی ۲ دوم.

غلبه بر افکار منفی و ناخوشایند

۲ مرحله دوم

فکر رو با واقعیت اندازه گیری کن
ما خیلی وقت‌ها فکرهامون رو واقعی فرض می‌کنیم، فقط چون تو ذهنمون تکرار شدن. ولی فقط چون یه فکری تکرار میشه، دلیل نمیشه درست باشه.
، یه لحظه فکر کن به یه فکر منفی‌ای که زیاد سراغت میاد.
مثلاً:
من به اندازه کافی زرنگ نیستم.»
هیچ‌ کس بمن اعتماد نداره.»
ـ «من همش شکست می‌خورم.
حالا این سوالات رو از خودت بپرس:
آیا این فکر بر اساس واقعیته یا فقط برداشت منه؟
آیا دلیلی هست که این فکر رو ثابت کنه؟
یا فقط حس و حالیه که عادت دارم؟

علم روان‌شناسی میگه که افکار منفی ما معمولاً سوگیری تأییدی دارن.
یعنی چی؟ یعنی ذهن ما دنبال شواهدی می‌گرده که فکر منفی‌مون رو تأیید کنه و شواهد مثبت رو نادیده می‌گیره.

پس، وقتی ذهنت گفت
تو هیچ‌وقت موفق نمیشی
از خودت بپرس:
واقعاً؟ همیشه؟ هیچ‌وقت موفق نشدم؟»
به خاطر بیار کاری رو با موفقیت انجام دادی.
یا تلاش کردی، شکست خوردی، ولی دوباره بلند شدی.

وقتی دنبال دلیل واقعی می‌گردی، قدرت فکر منفی کم میشه.

جمله‌ی 🔑🗝️کلیدی که دوست دارم یادت بمونه

فکر کردن به یه چیز، به معنای واقعی بودنش نیست.
از خودت بپرس:
آیا این فکر کمکم می‌کنه؟
آیا این فکر منو پیشرفت میده

تو ناخدای کشتی 🛳️ذهنتی، نه بنده‌ی بادهای 🌬️گذرا.

تکلیف
فکر منفی سراغت اومد، فوراً بنویسش. بعد کنار اون فکر، بنویس:
این فکر چه دلیلی داره؟
چه فکر جایگزینی می‌تونه سالم‌تر و واقعی‌تر باشه؟

مثلاً:
من به درد هیچ کار نمی‌خورم
واقعیت
قبلاً کارای سخت‌تری رو هم انجام دادم. شاید آسون نباشه، ولی می‌تونم یاد بگیرم.
وقتی با صداقت به ذهنت جواب میدی، ذهنت دیگه مجبور نیست برای
حفاظت
منفی‌نگری تولید کنه. چون حالا می‌دونه که تو آگاه و قوی شدی.

غلبه بر افکار منفی و ناخوشایند

۳ – مرحله سوم

دوباره بررسی کردن
در فکر
تغییر زاویه دید
وقتی از سطح دیگر یا از جنبه دیگر و یا از جایگاه دیگر به دنیا و امور نگاه میکنیم
خود اون امور هم تغییر می‌کنن.
ذهن ما داستان‌سازه. همیشه داره اتفاقات رو توی ذهنمون تبدیل به روایت می‌کنه.
ولی خبر خوب اینه که تو نویسنده‌ی داستان زندگی‌ت هستی.
و هر لحظه می‌تونی تصمیم بگیری که خط بعدی این داستان رو چطور بنویسی.
تو حتی می‌تونی عنوان فصل بعدی زندگی‌ت رو خودت انتخاب کنی.

وقتی داستان رو عوض می‌کنی، احساس رو عوض می‌کنی.
وقتی زاویه‌ی نگاهت رو تغییر میدی، قدرتت رو پس می‌گیری.
وقتی لنز ذهنت رو عوض می‌کنی، دنیا رو طور دیگه‌ای می‌بینی.

نشخوار فکری مثل یه داستان تخیلی هستن که فقط توی ذهنمون بزرگ می‌شن.

مثال:
فرض کن امروز صبح دیر رسیدی سر کار چون یه راننده توی ترافیک جلوی تو پیچید. حالا تو تمام روز داری همون داستان رو برای همه تعریف می‌کنی:
یه نفر یهویی پیچید جلوی من، اعصابم رو خرد کرد، به خاطر اون دیر رسیدم.
شاید یه نفر توی مسیر لبخند زد.
با وجود اون اتفاق، هنوز به موقع رسیدی.
سالم رسیدی. هیچ اتفاق بدی نیفتاد.
و از همه مهم‌تر، تو هنوز اینجایی.

بگو
یه راننده جلوی من پیچید، ولی من با آرامش واکنش نشون دادم و رسیدم سر کار.»

این همون بازانگاری
همون اتفاقه، ولی دید تو فرق کرده.

تو با بازانگاریاز نقش قربانی درمیای و میشی خالق تجربه‌ات.
و این یعنی آزادی.

باز انگاری یعنی از خودت بپرسی:
چه دیدگاه دیگه‌ای می‌تونم به این اتفاق داشته باشم؟
چه زاویه مثبتی اضاف کنم
بازانگاری
من تو مسیر خودم هستم و هر کسی تایم‌لاین خودش رو داره.»

فکر منفی: «من همش اشتباه می‌کنم.»
بازانگاری
هر اشتباه داره یه درس جدید یادم میده.»

تکلیف
قبل از خواب، یه فکر بد که امروز داشتی رو بنویس و سعی کن همون فکر رو با یه بازانگاری
مثبت‌تر بازنویسی کنی.

مثلاً
امروز احساس کردم که کسی حرفم رو جدی نگرفت.
بازانگاری
شاید اون شخص درگیر مسائل خودش بود. ولی من می‌تونم حرفم رو جای بهتری بزنم.»

سطح و زاویه‌ی دید زندگی‌ت رو می‌سازه.
تغییر بیرونی، با تغییر
میسر میشه

غلبه بر افکار منفی و ناخوشایند

منیژه حاتمی متخصص ، روانشناس ، هیپنوتراپ ، مدرس ، محقق و در حوزه هیپنوتیزم  و رشد فردی ، جزء برترین درمانگران و رواشناسان است که به مراجعین کمک می کند تا زندگی سالم و خوبی داشته باشند.

اگر دچار هر کدام از موارد فوق هستید همین الان برای دریافت مشاوره خود اقدام کنید کافیه به شماره واتساپ ۰۹۳۶۲۳۸۲۱۱۶ پیام جهت نوبتدهی مشاوره دهید.

غلبه بر افکار منفی و ناخوشایند

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *